
گیربکسهای پیچشی دقیق با این کار میکنند که یک محور پیچشی رزوهدار با یک چرخ دنده مارپیچ معروف به چرخ دنده پیچشی درگیر میشود. این سیستم، یک ترانسمیسیون زاویهی قائمه فشرده ایجاد میکند که فضای کمتری اشغال میکند. در مقایسه با چرخ دندههای معمولی، گیربکسهای پیچشی قادرند نسبت کاهش بسیار بالایی را تنها در یک مرحله به دست آورند، گاهی بیش از 300 به 1، در حالی که فضای کمتری نسبت به سایر گزینههای با محور موازی اشغال میکنند. چیزی که آنها را خاص میکند ویژگی قفل شدن خودکار آنهاست. هنگامی که زاویه پیشروی پیچش کوچکتر از زاویه اصطکاک باشد، از حرکت معکوس سیستم جلوگیری میکند. این ویژگی گیربکسهای پیچشی را به ویژه برای کاربردهایی مانند مکانیزمهای بلندکشی و سایر ماشینآلات صنعتی حساس مناسب میسازد که در آن حرکت غیرمنتظره میتواند خطرناک باشد.
انواع دقیق به دلیل ترکیب مهرههای فولاد سختشده و چرخهای آلیاژ برنز، دقتی در حدود ±۱ دقیقه قوسی دارند. این ترکیب باعث کاهش سایش در طول زمان شده و همچنین ارتعاشات آزاردهندهای را که میتوانند عملکرد را تحت تأثیر قرار دهند، کاهش میدهد. از نظر تولید، تکنیکهای پیشرفته فرزکاری CNC باعث میشوند که پروفایل دندانهها بسیار نزدیک به شکل ایدهآل خود باقی بمانند — انحرافات اغلب زیر ۵ میکرون باقی میمانند. بازی دندانه نیز به خوبی کنترل میشود و معمولاً کمتر از ۳ دقیقه قوسی است. برای صنایعی که به حرکتهای دقیق متکی هستند، این مشخصات تفاوت بزرگی ایجاد میکند. بازوی رباتیک در کارخانههای تولید به این نوع ثبات روزانه نیاز دارند و خطوط مونتاژ خودکار زمانی روانتر کار میکنند که هر جزء دقیقاً به جایی که باید حرکت کند، حرکت کند.
گیربکسهای کرمی مینیاتوری با نسبت کاهش بالا میتوانند خروجی گشتاور را به شدت افزایش دهند و گاهی آن را در تنها یک مرحله تا ۲۵۰ تا ۳۰۰ برابر افزایش دهند. به عنوان مثال، زمانی که یک موتور مستقیم معمولی ۱۲ ولت حدود ۰٫۱ نیوتن متر گشتاور تولید میکند، این گیربکسهای کوچک میتوانند این مقدار را در سمت خروجی تا حدود ۳۰ نیوتن متر افزایش دهند. این سطح از توان عملکردی، آنها را در کاربردهایی مانند مفصلهای رباتیک که فضا مهم است یا حتی در برخی تجهیزات تصویربرداری پزشکی بسیار مفید میکند. اغلب مدلهای فشردهای که به این نسبت کاهش قابل توجه ۳۰۰ به ۱ میرسند، از رشتههای کرم چندگانه (multi start worm threads) استفاده میکنند که معمولاً دارای دو تا چهار راهه (starts) هستند. این پیکربندی تعادل مناسبی بین دستیابی به حداکثر افزایش گشتاور و عملکرد روانتر نسبت به نسخههای تکراهه ایجاد میکند، هرچند در چنین انتخابهای طراحی همیشه نوعی معاوضه (trade off) وجود دارد.
عملکرد جعبه دندههای پیچمغزی دقیق میتواند بر اساس تعداد رشتههای آنها تنظیم شود. هنگامی که به مارپیچهای تکرشتهای نگاه میکنیم که در واقع فقط یک رشته در طول آنها وجود دارد، این نوع معمولاً نسبت کاهش بسیار بالایی ارائه میدهند که گاهی اوقات تا 300:1 نیز میرسد. به دلیل این ویژگی، آنها در کاربردهایی مانند میزهای ایندکسینگ یا سیستمهای نوار نقاله که حرکت کند و کنترلشده مورد نیاز است، عملکرد بسیار خوبی دارند. حال اگر به مارپیچهای دو رشتهای برویم، آنچه اتفاق میافتد این است که هر دور، دو برابر حرکت ایجاد میکند زیرا دو رشته به جای یکی وجود دارد. این موضوع باعث میشود آنها برای کاربردهایی مانند ماشینآلات بستهبندی که پاسخ سریعتری از موتور نیاز دارند، مناسبتر باشند. برای کاربردهای تخصصیتری مانند رباتیک یا قطعات هوافضا، سازندگان اغلب از پیکربندیهای چند رشتهای با سه یا بیش از سه رشته استفاده میکنند. این تنظیمات اصطکاک لغزشی را بهطور قابل توجهی کاهش میدهند و بازده کلی را بهبود میبخشند. به عنوان مثال یک مارپیچ چهار رشتهای اجازه میدهد تا فوکوس لنز دوربین خودکار حدود 85 درصد سریعتر نسبت به طراحی تکرشتهای تنظیم شود بدون اینکه از دقت سطح میکرون که در تجهیزات عکاسی حرفهای بسیار مهم است، کاسته شود.
پیکربندیهای زاویهدار ۷۸ درصد از کاربردهای صنعتی را به دلیل انتقال گشتاور کارآمد از نظر فضا در بر میگیرند. سیستمهای در امتداد، هرچند حجیمتر هستند، بازخورد را به حداقل ±۱ دقیقه قوس کاهش میدهند — که برای موقعیتیابی تلسکوپ و تصویربرداری پزشکی ایدهآل است. طراحیهای ترکیبی که دندانههای مارپیچی دارند، ظرفیت گشتاور را ۳۰ تا ۴۰ درصد نسبت به مدلهای استاندارد افزایش میدهند. جدول زیر پیکربندیهای کلیدی را مقایسه میکند:
| پیکربندی | محدوده کارایی | حداکثر چگالی گشتاور | مورد استفاده معمول | 
|---|---|---|---|
| زاویهای راست | ۵۰–۹۰٪ | ۱۸۰ نیوتنمتر/کیلوگرم | مفصلهای رباتیک | 
| خطی | ۶۰–۹۵٪ | ۱۵۰ نیوتنمتر/کیلوگرم | موقعیتیابی تلسکوپ | 
| ترکیبی مارپیچی | 65–92% | 210 نیوتنمتر بر کیلوگرم | ماشینهای تراشیدنی تزریق | 
کرمهای فولادی سختشده با سختی بین ۶۰ تا ۶۴ درجه راکول C که همراه چرخهای برنز فسفری استفاده میشوند، همچنان بهترین گزینه موجود محسوب میشوند و در صورت کارکرد مداوم، عمری بیش از ۲۰٬۰۰۰ ساعت دارند. از نظر نرخ سایش، این قطعات به طور متوسط حدود دو سوم از آسیب ناشی از اصطکاک را در مقایسه با ترکیب فولاد ضدزنگ و قطعات آلومینیومی کاهش میدهند. استفاده از پوششهای سطحی مانند روکش نیترید تیتانیوم نیز تأثیر زیادی دارد و مدت موثر بودن روغنکاری را در شرایط سخت با ارتعاشات شدید افزایش میدهد که در آن پوششهای معمولی دچار خرابی میشوند. در کاربردهایی که امکان روانکاری وجود ندارد، مهندسان به چرخهای ترموپلاستیک ساختهشده از موادی مانند PEEK یا نایلون روی میآورند. این چرخها میتوانند شرایط حرارتی بسیار شدید تا دمای ۱۵۰ درجه سانتیگراد را بدون از دست دادن شکل یا عملکرد تحمل کنند. آنچه واقعاً چشمگیر است این است که حتی تحت تنش نیز دقت موقعیتی را تا حد ۰٫۰۵ درجه حفظ میکنند. این سطح از دقت در تولید نیمههادی بسیار مهم است، جایی که بازوی رباتیک به قابلیت اطمینان مطلق نیاز دارد.
ویژگی خودقفلشوندگی در گیربکسهای پیچمتحرک دقیق به این دلیل رخ میدهد که نیروها بهصورت نامتقارن در سطح تماس بین قطعات پیچ و چرخ دنده منتقل میشوند. هنگامی که زاویه پیشروی به زیر حدود ۵ درجه کاهش مییابد، اصطکاک بهطور کامل در نقطه تماس حاکم میشود و هرگونه حرکت معکوس را متوقف میکند. اکثر مهندسان با ترکیب موادی مانند فولاد و برنز در اطراف این نقطه بهینه کار میکنند. این ترکیبها معمولاً ضریب اصطکاکی بین ۰٫۱۵ تا ۰٫۲۵ دارند که به این معناست که بهطور قابل اعتمادی قفل میشوند، در عین حال کارایی عملیاتی عادی را حفظ میکنند. این تعادل برای بسیاری از کاربردهای صنعتی که در آن حرکت غیرمنتظره میتواند مشکلات جدی ایجاد کند، حیاتی است.
گیربکسهای پیچمغزی دقیق که قابلیت حرکت معکوس ندارند، برای کاربردهایی مانند آسانسورها، رباتهای جراحی و هر سیستمی که در آن حرکت تصادفی ممکن است باعث مشکلات جدی شود، ضروری هستند. گزارش انجمن ایمنی رباتیک در سال ۲۰۲۲ نشان داد که این گیربکسها در مقایسه با چرخدندههای مارپیچ، مشکلات مربوط به انحراف موقعیتی را حدود سهچهارم کاهش میدهند. دلیل اهمیت این موضوع این است که در کاربردهایی که وزن را تحمل میکنند یا نیاز به پایداری دارند، حفظ یکپارچگی ساختاری در صورت قطع برق یا خرابی موتور بسیار حیاتی میشود. این گیربکسها در واقع به عنوان یک محافظ مکانیکی عمل میکنند و از شکستهای فاجعهبار در شرایط غیرمنتظره جلوگیری میکنند.
قفلگذاری خودکار زمانی که شرایط پایدار باقی میماند، به خوبی کار میکند، اما در صورت وقوع ارتعاشات با فرکانس بالا بیش از ۲۰۰ هرتز یا تغییرات دمایی بیش از ۴۰ درجه سانتیگراد (به صورت مثبت و منفی)، عملکرد آن به شدت کاهش مییابد. در این شرایط، اصطکاک حدود ۱۸ درصد کاهش مییابد که به معنای آن است که قفلها ممکن است به اندازه انتظار نگه داشته نشوند. مشکل دیگری نیز در مورد تفاوت در انبساط فولاد و برنج هنگام گرم شدن وجود دارد. برای حفظ عملکرد صحیح سیستم، تولیدکنندگان باید تحملات را تنگتر از ۸ میکرومتر حفظ کنند. به همین دلیل است که بسیاری از سیستمها در شرایط سخت عملیاتی، ترمزهای اضافی به عنوان پشتیبان در نظر میگیرند، جایی که قفلگذاری استاندارد دیگر کافی نیست.
عملکرد جعبهدندههای پیچمتهای دقیق واقعاً به سه عامل اصلی بستگی دارد که با هم کار میکنند: اول، نسبت دندهها میتواند تا حدود ۳۰۰:۱ بالا رود که کنترل دقیقی بر حرکت فراهم میکند. سپس زوایای پیشروی وجود دارند که از حدود ۳ درجه تا ۲۵ درجه متغیر است و به یافتن نقطه مناسب بین بازدهی سیستم و گشتاور قابل انتقال کمک میکند. و در نهایت، واحدهای مدرن اغلب به چگالی گشتاوری بالاتر از ۵۰ نیوتنمتر بر کیلوگرم میرسند. وقتی صحبت از نسبت دندههای بالاتر است، آنچه اتفاق میافتد این است که خروجی گشتاور افزایش مییابد اما سرعت بهطور قابل توجهی کاهش مییابد و این ویژگی آنها را به گزینهای ایدهآل برای موقعیتهایی تبدیل میکند که حرکت بسیار آهسته و دقیق اهمیت زیادی دارد. زوایای پیشروی نیز نقش خاص خود را دارند. زوایای زیر ۵ درجه اثر خودقفلشوندگی ایجاد میکنند که برای حفظ موقعیت عالی است اما انتقال نیرو را محدود میکند. زوایای تندتر اجازه میدهند توان بیشتری منتقل شود اما معایبی مانند افزایش بازخورد (Backlash) در سیستم به همراه دارند. اکثر کاربردهای صنعتی هنوز از ترکیب پیچمتههای فولاد سختشده با چرخدندههای برنز فسفردار استفاده میکنند، چرا که این ترکیب بارها و بارها اثبات کرده است که عملکرد مطمئنی دارد. برخی از مدلهای سنگینکار امروزه خروجی گشتاور را از مرز ۱۵۰۰۰ نیوتنمتر نیز فراتر میبرند که طبق آخرین دادههای منتشر شده توسط شرکت Telco Intercon در سال گذشته است.
هنگامی که مهندسان زاویه پیشروی را به حدود ۱۰ درجه افزایش میدهند، معمولاً شاهد افزایش بازده از حدود ۴۵٪ تا نزدیک به ۹۰٪ هستند، زیرا اصطکاک لغزشی بین قطعات کاهش مییابد. اما در اینجا معاملهای وجود دارد. این بهبود بازده به قیمت بالا رفتن نیروهای فشار محوری بین ۳۰ تا ۴۰ درصد تمام میشود. این بدین معناست که سازندگان نیاز به یاتاقانهای فشاری بزرگتری برای تحمل بار اضافی دارند. با بررسی مطالعات اخیر درباره نحوه تعامل چرخدندههای مارپیچ تحت فشار، محققان چیز جالبی کشف کردهاند. چرخدندههایی که سطح دندانههای آنها به خوبی صیقل خورده و بسیار صاف است (حدود ۰٫۴ میکرون یا کمتر) در واقع تنش تماسی را حدود ۱۸٪ کاهش میدهند. این امر به چرخدندهها اجازه میدهد تا حدود ۲۵٪ وزن بیشتری را تحمل کنند، در حالی که همچنان دقت موقعیت خود را حفظ میکنند. وقتی همزمان عوامل عملکرد و دوام را در نظر بگیریم، واقعاً قابل توجه است.
رسیدن به دقتی در حدود مثبت و منفی ۵ دقیقه قوسی، کار سنگزنی جدیای را میطلبد تا پروفیل دندانهها حداکثر انحرافی معادل ۲ میکرومتر داشته باشند. امروزه بیشتر تولیدکنندگان درجهیک از چرخهای CBN استفاده میکنند، زیرا آنها قادرند سطوح جانبی دندانهها را تا حد پایینتر از ۰٫۸ میکرومتر ضریب ناصافی سطح (Ra) صیقل دهند. همچنین نباید از ناحیه تماس دندانه غفلت کرد که باید بهطور یکنواخت حفظ شود و معمولاً به یکنواختی حدود ۹۹٫۷٪ دست مییابد. پس از مونتاژ کامل، دورهٔ سوختن اولیه (Break-in) نیز بسیار مهم است که در آن روغنهای مبتنی بر سیلیکون تفاوت چشمگیری ایجاد میکنند. معمولاً مشاهده میشود که اصطکاک درگیری دندانهها در ۵۰ ساعت اولیه کارکرد، بین ۱۲ تا ۱۵ درصد کاهش مییابد. این بهبود اولیه عملکرد در واقع منجر به عمر طولانیتر چرخدنده در شرایط عادی کاری در آینده میشود.
هنگامی که در حین کار، برق قطع میشود، معمولاً حدود ۵۰ تا ۱۲۰ وات گرما برای هر کیلونیوتن متر گشتاور تولید شده ایجاد میشود. انتخابهای هوشمندانه در طراحی اغلب شامل جایگزینی قطعات سنتی چدنی با پوستههای آلیاژ آلومینیومی مجهز به صفحات خارجی است که امروزه به وفور دیده میشوند. این تغییر ساده، کارایی سیستم در خنککاری از طریق همرفت را تقریباً ۳۵ درصد افزایش میدهد. برای تجهیزاتی که بهطور مداوم کار میکنند، سازندگان از سیستمهای گردش روغن برای نگهداشتن دما زیر ۸۰ درجه سانتیگراد استفاده میکنند. این خنکنگهداری از مشکلات ناشی از انبساط چرخهای برنزی در دمای بالا جلوگیری میکند که میتواند منجر به ایجاد بازی یا ضربه معکوس ناخواسته در ماشینآلات دقیق شود، جایی که حتی ۰٫۱ درجه حرکت میتواند برای الزامات دقت مشکلساز باشد.
گیربکسهای پیچمدادی دقیق فراهم میکنند ≤۲ دقیقه قوس تکرارپذیری در مفاصل رباتیک در حالی که در محفظههای فشرده با ابعادی کمتر از ۱۰۰ میلیمتر جای میگیرند—و بنابراین برای رباتهای همکاریکنندهای که در فضاهای تنگ کار میکنند ایدهآل هستند. ویژگی قفلشوندگی خودکار آنها از حرکت کنترلنشده در طول قطع برق جلوگیری میکند و تعامل ایمن انسان و ربات را در محیطهای تولیدی تضمین میکند.
سیستمهای تصویربرداری پزشکی از جعبه دنده مارپیچ استفاده میکنند که نسبت کاهش ۳۰۰:۱ را در عمق محفظه تنها ۴۰ میلیمتری فراهم میکند ، که امکان تنظیم دقیق چرخ فیلتر در دستگاههای MRI را فراهم میکند. در صنعت هوافضا، جفتهای فولاد سختشده/برنج در طول بیش از ۱۰٬۰۰۰ چرخه حرارتی در ارتفاعات بالای ۳۰٬۰۰۰ فوت، دقت موقعیتیابی را حفظ میکنند و نقشی حیاتی در عملگرهای کنترل پرواز ایفا میکنند.
اگرچه انتقالات دنده مارپیچ معمولاً در محدوده ۶۰ تا ۹۰ درصد بازدهی کار میکنند , مزایای آنها در دقت و فشردگی، اتلاف انرژی را در کاربردهای حساس به حرکت جبران میکند. برای کاهش ناکارآمدیها، مهندسان اغلب از طرحهای ترکیبی استفاده میکنند که در آن مراحل مارپیچ با چرخدندههای هلمهای ترکیب شدهاند و بازده کلی سیستم را ۱۲ تا ۱۵ درصد افزایش میدهند — که بهویژه در کاهندههای سرعت ماشینآلات بستهبندی مفید است.
| فاکتور | روباتهای صنعتی | دستگاههای پزشکی | 
|---|---|---|
| فاصله زمانی روغنکاری مجدد | 2,000 ساعت | ۱۰,۰۰۰ ساعت | 
| نوع گریس | لیتیوم-کمپلکس | فلوروسیلیکون | 
| بررسی آلودگی | هفتگی | دوبار در سال | 
سیستمهای خودکار روانکاری با ±۳٪ دقت در دوزدهی فاصله سرویسدهی را در نوارهای نقاله فرآوری مواد غذایی تا ۴۰٪ افزایش میدهند. در همین حال، گریسهای پر شده با سرامیک نرخ سایش را در محیطهای استریل پزشکی تا ۶۷٪ کاهش میدهند (مجله مهندسی روانکاری، ۲۰۲۴) و بهطور قابل توجهی عمر و قابلیت اطمینان را بهبود میبخشند.
 اخبار داغ
اخبار داغکپی رایت © 2025 توسط شرکت چانگوی ترانسمیشن (جیانگسو) کو، لمیتد — سیاست حریم خصوصی